همه ما وبلاگها را از سالهای سال قبل با ورود سیستمهای بلاگینگ ایرانی به یاد داریم. امروزه اما این وبلاگنویسی از حد دلنوشتهها و خاطرات یک شخص فراتر رفته است و اکثر کسبوکارها به بازاریابی محتوایی روی آوردهاند. هنگامی که محتوایی آموزنده و مفید را از طریق وبلاگ کسبوکار خود به اشتراک میگذاریم، خواه ناخواه در چشم مشتریان در قالب یک کارشناس جلوه خواهیم کرد و این امر نه تنها پای بازدیدکنندگان را به وبلاگ شما باز خواهد کرد، بلکه میتواند این خوانندگان مشتاق را به خریدارانی بالقوه نیز تبدیل کند.
وقتی مطالبی را به رایگان به اشتراک میگذارید، به کسبوکار خود اجازه میدهید تا در ذهن خوانندگانِ وبلاگ اعتمادسازی کند. هرچه باشد شما نکات و اطلاعات کسبوکاری را که در آن فعالیت میکنید، به رایگان در اختیار مخاطبان میگذارید. پس چرا به شما اعتماد نکنند؟ در این مطلب درباره اینکه content marketing چیست و چگونه میتوان از مزایای آن بهره برد، مطالبی را با هم مرور خواهیم کرد.
بازاریابی محتوایی چیست؟
این نوع از بازاریابی با اطلاعات سر و کار دارد و کسبوکار یا برند میکوشد با به اشتراک گذاری مطالب آموزشی، سرگرم کننده یا آگاهیبخش، به خوانندگان کمک کوچکی کند. نتیجهٔ این کار میتواند در قالب تغییر رفتار مخاطبان و یا آنگونه که بازاریابان مایلند، به شکل تصمیمگیری برای خرید خود را نشان دهد. در حقیقت در این نوع بازاریابی، مردم را به خرید مجبور نمیکنیم؛ بلکه به آنها کمک میکنیم تا بهترین تصمیم را بگیرند و شاید بهترین تصمیم آنها در این میان، خریداری از ما باشد.
به تعریفی که «مؤسسهی بازاریابی محتوایی» (Content Marketing Institute) ارائه داده است، توجه کنید:
«هدف این شیوه از بازاریابی، جذب و نگهداری مشتریان بهوسیله تولید و سازماندهی محتوای ارزشمند و مناسب به نیتِ تغییر یا تقویت رفتار مشتری است. این نوع بازاریابی، فرایندی مستمر است که در راهبرد کلی بازاریابی شما به بهترین نحو جای میگیرد و بر مالکیت رسانه متمرکز است نه اجارهٔ آن.»
در سال 2016، تعداد اندکی از کسبوکارها به نیروی معجزهآسای کانتنت مارکتینگ تردید داشتند؛ اما واقعیت آن است که تنها معدودی از شرکتها از این نوع بازاریابی، با مهارت و تخصصی که واقعا نیازمند آن است، بهره میگیرند. این راهنما، به شما نشان خواهد داد که چگونه میتوانید برند خود را پیروزمندانه تبلیغ و ترویج کنید و مشتریان باکیفیتتری دریافت کنید و روابط میان خود و مشتری را از این طریق ارتقا دهید.
فلسفه بازاریابی محتوا
بازدهی سرمایه برای کانتنت مارکتینگ میتواند بسیار شگفتانگیز باشد. این بازگشت سرمایه شما را قادر میسازد تا محتوایی تکمیلی برای بازاریابی در شبکههای اجتماعی فراهم کنید و با تولید محتوای مطلوب روی وبسایت، به رتبهی خوبی در موتورهای جستوجو دست یابید و سئوی خود را تقویت کنید. در واقع، بسیاری از شرکتها باید حجم عظیمی از تلاشهای سئوی خود را بر تولید مطالب با ارزش متمرکز کنند.
تفاوت بازاریابی محتوایی با تبلیغات
از نظر مفهومی «تبلیغات» تفاوت بسیار زیادی با «بازاریابی» دارد. تبلیغات فقط میتوانند بخش کوچکی از بازاریابی را تشکیل دهند. در واقع وقتی صحبت از بازاریابی میشود، ذهن باید به سمت یک برنامهٔ جامع و همهجانبه برود که مطابق با یک استراتژی نوشته شده است و اجرا میشود. شما در بازاریابی محتوایی به دنبال این نیستید که شخصی را مجبور به خرید کنید یا بخواهید محصولتان را بدون مقدمه به او معرفی کنید. در این نوع بازاریابی شما تلاش میکنید تا با افزایش دانش مخاطب یا کاربری که وبسایت شما را میخواند، در او احساس نیاز ایجاد کنید و او را به شناخت محصول یا خدمتتان ترغیب کنید. تبلیغات به این صورت عمل نمیکنند. آنها ناگهان سر راه شما ظاهر میشوند و به شما پیشنهاد میکنند از محصول A استفاده کنید.
انواع بازاریابی محتوایی
راههای زیادی برای اجرای بازاریابی محتوایی وجود دارد. اینکه میخواهید از کدام استفاده کنید، به استراتژی شما یا سازمانتان مربوط است. در قسمت پایین به ۵ روش معمول آن اشاره میکنیم.
-
شبکههای اجتماعی
اینکه بیش از ۳/۵ میلیارد نفر از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، کانتنت مارکتینگ از طریق شبکههای اجتماعی را به خوبی توجیه میکند. پلتفرمهای زیادی برای اجرای این روش بازاریابی وجود دارند از جمله اینستاگرام، لینکدین، یوتیوب، تلگرام و غیره. این پلتفرمها برای شما شرایطی را فراهم میکنند که بتوانید کانتنتهای متنی، تصویری و ویدیویی تولید کنید و آنها را با مخاطبانتان به اشتراک بگذارید. برای مثال یکی از موسسههایی که در شبکههای اجتماعی بسیار فعال است و مطالب خوبی در اختیار مخاطبانش قرار میدهد، پیج car.ir است.
- اینفوگرافیک
کانتنت مارکتینگ از راه تولید اینفوگرافیک میتواند بسیار موثر باشد. با این روش تولید محتوا میتوانید کسانی را که به دنبال اطلاعات جمع و جور میگردند (که این روزها تعدادشان به شدت رو به افزایش است) به خود جذب کنید. یکی از بهترین نمونههای فارسی در این زمینه تکراسا است. به هر کدام از اکانتهای آن در هر شبکهٔ اجتماعی سر بزنید میتوانید انواع و اقسام اینفوگرافیکها را مشاهده کنید.
- بلاگ
قسمت بلاگ هر وبسایتی راه خوبی برای نشان دادن حسن نیتتان به مخاطب است. در اختیار قرار دادن اطلاعاتی که دستیابی به آنها شاید برای مخاطب کمی سخت باشد بهترین راهی است که میتوانید در او اعتماد ایجاد کنید و با پاسخ دادن به پرسشهای مخاطب میتوانید او را به خود نزدیک کنید.
بلاگهای ایرانی و خارجی زیادی وجود دارند که این ارتباط را با مخاطب ساختهاند؛ مانند هاباسپات، نوین و بکلینکو. این اعتماد در سطح اعتماد به مطالب بلاگ نمیماند، بلکه نام شما را در ذهن مخاطب حفظ میکند (اصطلاحا به آن top of mind میگویند) و باعث میشود هنگام نیاز به محصول یا خدمات شما، نامتان را به خاطر بیاورد.
- پادکست
بله، پادکستها هم به نوعی کانتنت هستند و خبر خوب این است که این روزها طرفداران زیادی پیدا کردهاند. بسیاری از کسبوکارها امروزه پادکست را به عنوان یکی از کانالهای بازاریابی محتوایی خود در نظر گرفتهاند. با استفاده از این روش میتوانید اطلاعاتی را که میخواهید به مخاطبتان بدهید، در گوشش زمزمه کنید و شریک لحظات فراغت آنها باشید. برای مثال پادکستهای dmboard و .. میتوانند نمونههای خوبی باشند.
- ویدیو
حتما این جمله را زیاد شنیدهاید که یک تصویر به اندازهٔ هزار کلمه ارزش دارد. این جمله را هم از ما بپذیرید که یک ویدیو گاهی به اندازهٔ هزار تصویر میارزد. با توجه به جذابیت بصری و شنوایی که ویدیوها میتوانند داشته باشند، میتوانند مخاطب را بیشتر از متن یا تصویر هیجانزده کنند. از برندهایی که در ساخت ویدیو بسیار خوب عمل کردهاند میتوان به بنز و bmw اشاره کرد.
مزایای بازاریابی محتوایی
1- بهبود سئوی سایت
شما برای بهبود سئو، کارهای زیادی میتوانید انجام دهید، اما برای افزایش قدرت سئوی وبسایت شما، هیچچیز بهتر از تولید محتوا نیست و کاملا هم درست است. کانتنت به بیان ساده، یعنی اطلاعات. هدف گوگل این است که متناسبترین و با کیفیتترین اطلاعات را با جستوجوهای کاربران تطبیق دهد. اما اگر مطلبی با چنین ویژگیهایی تولید و توزیع نکنید، شانسی برای رتبهیابی نخواهید داشت و از چشم کاربران دور خواهید ماند.
نیل پاتل (Neil Patel)، که پیشتر در مطلبدیجیتال مارکتینگ چیست از او شنیده بودیم، ارتباط میان بازاریابی محتوایی و سئو را چنین توضیح میدهد:
«سئو نیازمند محتواست. کانتنت مارکتینگ هم یعنی محتوا. سئو بدون کانتنت معنی ندارد. شما نیازمند واژگان، نوشتارها، مطالب و کلیدواژهها هستید. میدانم که خیلی کلیشهای شده است، اما باید بگویم: محتوا، سلطان است (Content Is King).»
شما در موتورهای جستجو، به خاطر واژگان مشخصی که در مطالب نوشتاری خود دارید، رتبه کسب میکنید. مطالب بیشتر به معنی کلمات کلیدی بیشتر است؛ بدینترتیب، فرصت بیشتری برای رتبهیابی در گوگل پیدا میکنید. از این روست که برای بازاریابی تولید محتوای موفق، پژوهشِ کلیدواژهها از اهمیت اساسی برخوردار است.
دیگر عامل مهم در بهبود سئو، دریافت لینک است. هنگامی که وبسایتهای دیگر به سایت شما لینک میدهند، گوگل شما را به عنوان منبعی معتبر به شمار آورده و در نتیجه آن را در رتبهبندی لحاظ میکند.
دیگر اینکه، گوگل وبسایتها و منابعی را ترجیح میدهد که پیوسته بهروزرسانی میشوند. از این رو، وقتی به شکلی مرتب محتوا منتشر کنید، وبسایت شما رتبه بالاتری کسب خواهد کرد. از سوی دیگر، اگر از انتشار مطالبتان دست بکشید، گوگل چنین میپندارد که وبسایت شما تعطیل و غیرفعال است و از این رو، رتبهی شما را کاهش میدهد تا از دسترسی مردم به محتوای دستِ چندم جلوگیری کند.
2- بهبود خدمات مشتری
اگر بر این باورید که تولید محتوا صرفا راهی برای جذب مشتریان آینده است، کاملا در اشتباه هستید. یک استراتژی کانتنت مارکتینگ خوب شامل منابعی برای مشتریان موجود نیز میشود؛ از جمله:
- مطالب آموزشی: این مطالب با نمایش محصولات و خدمات شما، به خوانندگان کمک میکنند تا بیشترین اطلاعات را در مورد آنها کسب کنند.
- پرسشهای متداول: پرسشهای متداول، موضوعات محتوایی خوبی هستند؛ چرا که میتوانید زمان مناسبی را برای پاسخگویی دقیق به پرسشهای متداول صرف کنید و وقتی مشتری از شما پرسشی دراینباره میپرسد، آن مطلب را برای او ارسال کنید. افزون بر این پرسشهای متداول، ترافیک ارگانیک بالایی نیز برای سایت شما به ارمغان میآورند.
- بهروزرسانیهای انجمن: بهاشتراکگذاری مطالب آموزشی یا صرفا اطلاعرسانی به مشتریان/مصرفکنندگان، حسی از یک انجمن و اجتماع را القا میکند و همزمان، برند شما را نیز به شیوهای اصیل تبلیغ میکند.
3- بهبود روابط عمومی
اینترنت موانعی را که در گذشته مانع از رسیدن صدای کسبوکارها به مشتریانِ هدف میشد، از میان برده است. در گذشته، تبلیغ کردن در تلویزیون دشوار یا بسیار گران قیمت بود؛ اما اکنون میتوانید یک ویدئو را به راحتی روی یوتیوب یا اینستاگرام بارگذاری کنید و پیام خود را به رایگان به میلیونها نفر در کرهی زمین برسانید. همین موضوع در مورد اخبار و آگهیها نیز صادق است. امروزه برای برقراری ارتباط با مشتریان و هواداران خود به مدیر روابط عمومی نیازی ندارید.
پستهای وبلاگی جای روزنامهها را گرفتهاند. لایو اینستاگرام جایگزین کنفرانسهای خبری سنتی شده است. همهی آنچه برای روابط عمومی نیاز دارید، زیر انگشتان دستتان به صورت رایگان قرار دارد!
4- تبدیل سرنخها (لید) به مشتری
با بهرهمندی از یک راهبرد بازاریابی محتوایی نیرومند، کسبوکارها میتوانند فرایند جلب مشتری را با فراهم آوردن محتوایی که نیازهای مخاطب را در هر مرحله از فرایند کسبوکار تأمین کند، بهبود بخشند.
بازاریابان سنتی، پیشتر قابلیت این شیوه از مارکتینگ را زیر سؤال میبردند، اما اکنون به تاثیرگذاری آن پی بردهاند و به جای نقد آن، تلاش خود را بر چگونگی اجرای آن متمرکز کردهاند. اما آنچه در کانتنت مارکتینگ اهمیت دارد این است که کانتنت باید قابل بازاریابی باشد تا امور بهدرستی پیش برود؛ محتوای ضعیف تاثیری منفی بر اعتبار کسبوکار خواهد داشت و چه بسا کارکردی وارونه پیدا کند. باید ببینید که آیا مطلب شما از دیگر مطالب متمایز خواهد شد؟ آیا سودآوری در پی خواهد داشت؟
سه نکتهی زیر، به شما کمک میکند تا با تولید محتوایی هوشمند، سرنخها را به فروش تبدیل کنید:
۱. مخاطب خود را شناسایی کنید
چه کسانی به احتمال زیاد به مشتریان شما تبدیل خواهند شد؟ هدف این است که محتوایی تولید کنید که مردم مایلند دریافت کنند و به هیچ وجه رویکرد بازاریابی مستقیم ندارد.
با طرح چنین پرسشهایی کار را آغاز کنید:
- مشتریان ایدهآل من چه نقشی در محل کار دارند؟
- علاقهمندیها و چالشهای آنها چیست؟
- بیشتر وقت آنلاین خود را کجا میگذرانند؟
- ترکیب جمعیتیشان به چه گونه است؟
با پاسخگویی به این پرسشها، میتوانید اطلاعاتی در مورد مشتریانِ بالقوهی خود کسب کنید؛ اطلاعاتی که شیوهی تولید کانتنت را برای آنها تسهیل میکند. جستوجوی پاسخهایی هوشمندانه برای این پرسشها، هدفگیری شما را برای شخصیسازی محتوا و نزدیکتر ساختن شخصیتها به تصمیم خرید، بهبود میبخشد.
۲. نقاط درد مخاطبان را شناسایی کنید
تیم فروش یا مدیران حسابهای مشتریان، بهتر از هر کس دیگری از چند و چون کمبودها و نقاط درد مشتریان شما آگاهاند. شاید زمان آن رسیده که با آنها خصوصی دیدار کنید و در این مورد اندکی بیاموزید. برای اینکه سرنخها را به طور کارآمد به مجرای فروش سوق دهید، باید زبانشان را بدانید. محصول یا خدمت شما چه چیزی دارد که آنها را جذب میکند؟ کدام مشکلشان را رفع میکند؟
دلیل اهمیت شناسایی نقطهی درد برای موفقیت بازاریابی شما این است که میتواند مشتریان عادی را از مشتریان صحیح متمایز کند. باید مطمئن باشید که مشتریانِ هدف شما مشتریانی هستند که کسبوکار شما میتواند راهکاری مناسب به آنها ارائه کند.
چرا این مسئله اینقدر مهم است؟ خُب روشن است؛ چون مشتریان راضی مسلما هرگز به اعتبار کسبوکارها آسیب نمیزنند و تأمین رضایت آنها همواره باید اولویت نخست شما و کسبوکارتان باشد.
۳. راهکار ارائه کنید
شما باید کانتنتی تولید کنید که وقتی حضور ندارید سخنگوی شما باشد؛ منابعی متمایز که آنقدر قوی هستند که پرسشهای مخاطبان را به سرعت و سهولت پاسخ میگویند. شما باید از محتوای خود برای ترسیم تصویری از راهکارهای راهبردی بهره بگیرید؛ راهکارهایی هوشمندانه که مخاطبان برای کاهش نقاط درد خود به آن نیاز دارند.
به عنوان یک ارائهدهندهی راهکار با فراهم آوردن محتوایی صحیح و راهگشا قادر خواهید بود رابطهای ارزشمند با مشتریانِ بالقوه برقرار کنید. اینگونه نه تنها میتوانید خود را از سایر رقبا متمایز کنید، بلکه خواهید توانست تا در محبوبترین جایگاه ممکن قرار بگیرید.
با بهرهمندی از بینشی که برای هدایت محتوای آتی به دست آوردهاید، در خواهید یافت که زمان و نیرویی که برای تولید محتوا صرف میکنید، سرانجام به سود شما تمام خواهد شد. اما همواره توجه داشته باشید که باید حتما از رویکردهایی استفاده کنید که هدفشان صرفا تبلیغ ارزشهای محصول یا خدمات نباشد. بنابراین، بیشتر به آموزش بیندیشید نه فروش.
هرچه بیشتر به مخاطب خود راهنمایی و کمک کنید، احتمال اینکه در آینده به وبسایت شما بازگردد و در نهایت به مشتری تبدیل شود بیشتر خواهد بود.
اصول بازاریابی محتوایی
کانتنت جذاب یکی از سه دلیلی است که مردم برندها را در شبکههای اجتماعی دنبال میکنند. پس، از اهمیت و ضرورت تولید محتوای باکیفیت هرگز نمیتوان غافل شد. برای تولید کانتنت باکیفیت باید به اصولی توجه کنید که در زیر به آنها اشاره میکنیم.
۱. مزیت ایجاد کنید
محتوای شما باید ارزش واقعی داشته باشد که میتواند شامل اطلاعات مفید، مطالب آموزشیِ کاربردی یا حتی سرگرمی باشد. کانتنت شما باید از نکاتی برخوردار باشد که توجه خواننده و در نهایت کسبوکارش را جلب کند. مقالات آموزشیِ کاربردی با عنوانهایی که با «چطور» آغاز میشوند، به طور ویژه در جلب مشتری کارکرد بالایی دارند.
چرا؟ برای اینکه مردم پیوسته به دنبال اطلاعات جدید هستند و در نتیجه، مقالاتی که به طور شایسته بتوانند نیازهای اطلاعاتی آنها را تامین کنند، بسیار ارزشمند هستند. این مقالات نه تنها واکنشِ خوبی از سوی مردم برمیانگیزند، بلکه به کسبوکارها نیز کمک میکنند تا اعتبار کسب کنند. اگر بتوانید پاسخهایی شایسته برای پرسشهای شخصیتهای خریدار خود فراهم کنید، احتمال اینکه در آینده باز هم برای دریافت اطلاعات به نزد شما بازگردند، بالا خواهد رفت.
هر چه بیشتر بتوانید به مردم راهنمایی کنید یا مطالبی آموزنده و سودمند به افراد ارائه دهید، آنها تصویر بهتری از برند شما خواهند داشت و با اشتیاقی بیشتر، به تبلیغِ دهان به دهان برای برند شما خواهند پرداخت!
۲. سرعت عمل داشته باشید
سرعت از آن رو عاملی نیرومند است که مردم را وادار به اقدام و واکنش میکند. شما باید با محتوای خود، حس سرعت عمل را در افراد ایجاد کنید.
تمام تلاشتان را به کار ببندید تا مطلب شما مخاطب را وادار به اقدام و واکنش کند. بکوشید اطلاعات مناسب و تازهای به دست آورید که در عین حال که حساس به زمان است، از ارزش بالایی نیز برخوردار باشد. بنابراین، اگر فرصتی با محدودهی زمانی سراغ دارید، هر چه سریعتر آن را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارید.
هر آنچه خوانندگان شما را به واکنش وادارد برای شما مطلوب است؛ چرا که به احتمال زیاد آنها را ترغیب خواهد کرد تا در مورد مطلب بعدی (و کال تو اکشن) شما اقدام کنند.
۳. برای محتوای خود منبع ذکر کنید
حقیقت این است که مردم شیفتهٔ حقایق هستند. ممکن است شما مطالب زیادی از خود داشته باشید، اما بهتر است برای گفتههای خود منابعی هم ذکر کنید. بهرهگیری از دادههای گوناگون به عنوان منابع مطالبتان، راهی مؤثر و آسان برای افزودن به حجم کانتنت و دست به دست شدن آن است. این منابع میتواند آمار و ارقام باشد و یا نمودار. از آنها در تولید محتوا بهره بگیرید تا مردم نیز شما را جدی بگیرند. با این کار فرایند خوانش را هم ساده میکنید. هدف شما این است که مردم به برند شما اعتماد کنند. پس برای آمار و شواهد خود، منابع موثق ذکر کنید تا به متن یا مطلب خود غنا بخشید.
۴. کنجکاوی مخاطب را ارضا کنید
مخاطب شما در پی اطلاعاتی است که زندگی را برایش آسانتر و خوشایندتر کند و راهکارهایی را برای مشکلاتش فراهم کند. از این کنجکاوی بهره بگیرید. عناوینی برگزینید که مردم بهسادگی از کنارش نمیگذرند. این بدین معناست که واقعا از بیرون به قضایا نگاه کنید.
علاوه بر رفع مشکلات خواننده، باید بکوشید تا راهی برای حفظ جذابیت کانتنت پیدا کنید. پاسخگویی به پرسشی که دربارهاش اطلاعات دارید آسان است؛ اما ارائهٔ اطلاعات به شکلی تازه و خلاقانه اثربخشتر است.
مردم به دیدگاههای واقعی شما به عنوان یک متخصص کسبوکار یا موضوعی که بر آن اِشراف دارید، بسیار اهمیت میدهند و در پی شنیدن سخنان تکراری و کلیشهای نیستند. پس، کنجکاوی آنها را تغذیه کنید و حقیقت را به آنها بگویید. کنجکاوی یکی از دلایل تاثیرگذاری برندسازی شخصی در بازاریابی محتوایی است. مردم کنجکاوند بدانند پشت برندهایی که خریداری میکنند چه کسانی نشستهاند.
۵. احساسات را برانگیزید
درحالیکه نباید تمام محتوای خود را صرف احساسات و عواطف کنید، باید بدانید اطلاعاتی که احساسات را بر میانگیزند، میتوانند بسیار مؤثر باشند. هنگامی که سخن از فرایند خرید به میان میآید، احساس، انگیزهبخشِ اصلی است. با این حال، مهم است که از احساسات چنان بهرهگیری شود که مردم حس نکنند از عواطف آنها سوءاستفاده شده است. بنابراین سعی کنید با قلم، دوربین یا هنر خود عواطف را برانگیزانید و در عین حال، با رویکردی منطقی و خردگرایانه برای خود اعتبار و اعتماد به همراه آورید.
احساسات و عواطف، شما را یاری میکنند تا یک مطلب نیرومند خلق کنید و احتمال به اشتراکگذاری آن را از سوی مخاطبان خود افزایش دهید؛ چرا که مخاطب به طور طبیعی مشتاق است دیگران را در عواطف خود سهیم کند. بهرهبرداری از عواطف بدین معنا نیست که همواره بکوشید اشک در چشمان خوانندگانتان حلقه بزند یا احساس ترس و نگرانی کنند؛ بلکه برای هریک از عواطف و احساسات، محتوایی جداگانه بیافرینید.